سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره
زیارت عاشورا اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

92/1/23
5:49 ع

به گزارش فرهنگ نیوز ، جانباز گرانقدر "حسن میرزاخان" از جانبازان فتنه سال 88، عصر دیروز در بیمارستان طالقانی به یاران شهیدش پیوست.

"حسن میرزا خان" از جانبازان 70 درصد بود که براثر اصابت گلوله به ناحیه کمر در دوران فتنه سال 88 به مقام جانبازی نائل آمده بود.

وی که 26سال سن داشت، عصر دیروز بر اثر وخامت بیماری در بیمارستان طالقانی بدرود حیات گفت و به خیل شهدا پیوست.

مراسم تشییع و خاکسپاری این شهید والامقام متعاقبا اعلام می‌شود.


92/1/9
10:33 ع

میدان رزم حق علیه باطل بود، رزمندگان اسلام گاهی با صحنه‌های به یاد ماندنی مواجه می‌شدند که تمام فداکاری‌ها در آن صحنه‌ها ماندگار می‌شد، یکی از همین صحنه‌ها روایت رزمنده‌ای در کتاب سوره‌های ایثار است از شهیدی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای ناله‌اش موجب لو رفتن معبر شود.

* دهانش را پر از گِل کرده بود تا معبر لو نرود

برای شروع عملیات «کربلای 4» به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط ‌شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم، وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم که شهید «سعید حمیدی‌اصیل» هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشه‌ای از معبر افتاده است اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که دهان شهید پر از گِل شده بود.

بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای ناله‌اش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود.

شهیدان «سعید و علی حمیدی‌اصیل» برادرانی بودند که در عملیات «کربلای 4» آسمانی شدند.

برگرفته از خبرگزاری فارس


92/1/9
10:32 ع

شلمچه خلاصه عشق است و قطعه ای از بهشت ، شلمچه آینه ای است که تمام جبهه با خاکهای سرخش در آن می درخشد و دریچه آسمانی است که از آن بوی رشادت و عطر دلنواز شهادت می وزد
شلمچه تندیس زیبای عشق است که در میدان ایثار قد کشیده است.
شلمچه شهر شهود و شهادت است . شلمچه مثنوی بلند ایثار و فرودگاه عشق و عروجگاه دل.
شلمچه اسمان است سرشار از ستاره های سرخ ، شلمچه بهار است لبریز از گلهای محمدی ، شلمچه دریاست مواج از موجهای عاشقی.



92/1/2
9:56 ع

تاثیر ذکر«لاحول و لا قوه الا بالله» در رفع غم و اندوه
امام صادق (ع) فرموده است: «هرگاه از قدرتمند، یا چیز دیگری ناراحت و اندوهناک شدید، ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» را زیاد تکرار کنید، زیرا این ذکر کلید گشایش هرگونه گرفتاری و ناراحتی است، و گنجی است از گنجهای بهشت.»و نیز فرمود:....

«هرگاه غم و اندوه فراوان و پی در پی به شما روی آورد، باید جمله «لا حول و لا قوه الا بالله» را تکرار کنید.»

رسول اکرم (ص) فرمود: «ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» نود و نه درد را شفا می دهد که ساده ترین آنها اندوه است.»

و نیز فرمود: «در شب معراج ابراهیم خلیل بر من گذر کرد، و گفت: به امتت امر کن در بهشت، بسیار درخت نمایید که زمینش وسیع و خاکش پاک است.»

گفتم «نشاء بهشت» چیست؟
پاسخ داد: «لا حول و لا قوه الا بالله»
امام علی (ع) در باره تفسیر عبارت لاحول و لا قوه الا بالله می فرماید :

ما در برابر خدا مالک هیچ چیز نیستیم و مالک چیزی نمی شویم جز آنچه او به مابخشیده است

پس چون خدا چیزی را به ما ببخشد که خود سزاوارتر است، وظایفی نیز بر عهده ما قرار داده و چون آن را از ما گرفت تکلیف خود را از ما برداشته است.


امام باقر سلام الله علیه در تفسیر این ذکر فرمودند: آن جا که قدرتى را به جا صرف کرده و خدا را اطاعت کرده‌اید،

این قدرت بر اطاعت از ناحیه خداست و آن جا که معصیت نکرده‌اید، در حقیقت، عنایت الهى بین شما و آن معصیت حائل شده است.

پس لاحول ولا قوة الا بالله العلى العظیم یعنى: لا حول لنا عن معصیة الله الا بعون الله ولا قوة لنا على طاعة الله الا بتوفیق الله عزوجل.

(هیچ حائلی برای ما از معصیت نیست مگر به کمک خدا ، و هیچ قدرتی برای انجام طاعت خدا نیست مگر به توفیق او )

91/12/11
12:48 ع

موضوع انشاء: در آینده می خواهید چه کاره بشوید؟

 

به نام خدا
من می‌خواهم در آینده شهید بشوم. برای این که…

معلم که خنده‌اش گرفته بود، پرید وسط حرف مهدی و گفت: ببین مهدی جان! موضوع انشاء این بود که در آینده می‌خواهید چه کاره بشین. باید در مورد یه شغل یا یه کار توضیح می دادی. مثلاً، پدر خودت چه کارست؟

آقا اجازه! شهید شده…

مشخصات مدیر وبلاگ
 
علیرضا خسروی[240]
 

گفتیم چه شد یاد شهیدان!؟ گفتند... یک کوچه به نامشان نکردیم مگر!؟ ای شهیدان: ما بعد از شما هیچ نکردیم. لباس های خاکی تان را در میدان های مین و لابه لای سیم خاردارها رها کردیم،عهدمان را شکستیم و دعای عهد را فراموش کردیم،زمان ندبه و سمات را گم کردیم. شربت های صلواتی را با نسیان بر زمین ریختیم و به عطش خندیدیم. بر تصاویر نورانی تان روی دیوارهای شهر رنگ غفلت پاشیدیم و پوستر تبلیغاتی نصب کردیم. تاول شیمیایی را از یاد بردیم و غیرت ها را به بهایی اندک فروختیم عشق را به بازی گرفتیم و از خونهایتان به راحتی گذشتیم. اما باز هم امیدی هست! آری ! تا ولایت هست هنوز امید داریم.


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ